همیشه آنلاین

با ما همیشه آنلاین و به روز باشید.

همیشه آنلاین

با ما همیشه آنلاین و به روز باشید.

موسیقی و هر آنچه که باید در مورد آن بدانید

 موسیقی نقش بسیار مهمی در چرخه زندگی انسان ایفا کرده است، احتمالاً حتی قبل از اینکه بتوانیم صحبت کنیم. شواهد قابل اعتمادی کشف شده است که نشان می دهد انسان های اولیه از استخوان حیوانات برای ساختن فلوت و سنگ و چوب به عنوان سازهای کوبه ای استفاده می کردند.

صدا اولین و شاید طبیعی ترین راه برای بیان احساسات است که اجداد ما از آن برای برقراری ارتباط اجتماعی یا خواباندن کودکان استفاده می کردند. از همین آغاز فروتن بود که موسیقی مدرن ما متولد شد.

همانطور که در طول تاریخ این هنر پیشرفت می کنیم ما نشانه های بیشتری از تأثیر جوامع مقدس و سکولار بر موسیقی می یابیم، با این حال، این نوع موسیقی تا سال ها بعد مورد بررسی قرار نگرفت. و تنها اخیراً موسیقی به شکل مدرن و بر اساس تاریخ آن مورد بررسی قرار گرفته است.

تاریخچه موسیقی کلاسیک و دانلود آهنگ


تحقیق در مورد تاریخچه این هنر به اطلاعات تاریخی زیادی نیاز دارد. به عنوان مثال، شما باید بدانید که سازها چگونه اختراع شده اند یا چه کسی موسیقی را که امروز می شناسیم ایجاد کرده است. در این بخش تاریخچه مختصری از موسیقی کلاسیک غربی را مورد بحث قرار خواهیم داد.

موسیقی قبل از میلاد را می‌توان به موسیقی یونانی‌ها و رومی‌ها، با تأثیر فراوان از فرهنگ‌های شرقی و غربی و آنچه شرقی‌ها به‌ویژه موسیقی می‌شناسند، تقسیم کرد. اجرای موسیقی و نحوه اجرای آن ممکن است با سفر نوازندگان به نقاط مختلف جهان به مرور زمان تغییر کند و رنگ های متفاوتی به دست آورد و در این زمینه نیز نوآوری هایی ایجاد شود.

نت‌ها و نت‌های یونانی مربوط به این دوره به دانشمندان و موسیقی‌شناسان سرنخ‌های بسیار قوی در مورد اینکه این هنر در گذشته چگونه بوده و چه صدایی داشته است، داده است. این نت‌ها شباهت زیادی با موسیقی‌هایی دارند که در آینده ساخته خواهند شد. شاید بیشتر این شباهت به دلیل استفاده از مدالیته ها در موسیقی یونانی باشد.

در برخی از نقاشی‌های دیواری و سایر متون معتبر، مانند کتاب مقدس، با آلات مورد استفاده در دوران یونان و روم باستان آشنا می‌شویم و اهمیت آنها را برای فرهنگ آن زمان درک می‌کنیم. به عنوان مثال، شیپور برای اعلامیه های مهم و جشن های آتش سوزی بود یا از چنگ به عنوان پس زمینه موسیقی در هنگام شعرخوانی شاعران استفاده می شد.

در سراسر اروپا در اوایل قرن اول، کلیساها و کنیسه ها به مکان هایی تبدیل شدند که موسیقی نقش مهمی در آن ایفا می کرد. ارادتمندان به خدا و پیروانشان موسیقی می آموزند یا دائماً به آن گوش می دهند تا به خدا نزدیک شوند.

در این دوره، مسیحیت به تدریج خود را به عنوان یک دین جدید و همراه با آن مراسم مذهبی جدید که مستلزم این هنر اصیل بود، تثبیت کرد. اگرچه موسیقی اولیه مسیحیت ریشه در آداب و رسوم و اعتقادات قوم عبری و یهودی داشت، در نتیجه پایه و اساس موسیقی مقدس بود که بزرگترین عامل ایجاد و پیگیری این هنر در قرون بعدی بود. سرودهایی که صادقانه سروده شده اند از متون مقدس لاتین پیروی می کنند. کنترل این آهنگ ها بسیار زیاد بود و فقط برای جلال خدا باید انجام شود. موسیقی کاملاً در خدمت آهنگ بود و هیچ سبکی و شوری نداشت.

اما این پاپ گرگوری (540-604 پس از میلاد) بود که توانست موسیقی مقدس را به منصه ظهور برساند و شاید امروز ما این پیشرفت را داشته باشیم. امروزه به دلیل صدای الهام بخش آن، آواز گریگوری نامیده می شود.

علیرغم حواشی فراوان پیرامون این ادعا، این نام در این هنر خاص باقی مانده است و نمی توان تأثیر پاپ گریگوری را در حرکت دعاها و سرودها از ساده به چند صدایی انکار کرد. این کار قبلاً در زمان ها و موقعیت های دیگر به ویژه در موسیقی یهودی انجام شده است، اما پاپ گریگوری بود که این عنصر را در موسیقی مسیحی وارد کرد.

موسیقی قرون وسطی

هر چه در تاریخ به جلو می رویم، وارد موسیقی قرون وسطی می شویم. این دوره از حدود 500 بعد از میلاد تا اواسط قرن 15 ادامه داشت. در آن زمان موسیقی در بین مردم بهترین بود. فرقی نمی کند در مسجد باشید یا کلیسای جامع. موسیقی مهمترین هنر بود. از پادشاهان گرفته تا فقرا، بسیاری آواز خواندند. در این دوره طولانی، صدای موسیقی شبیه آنچه امروز می شناسیم بود. این به دلیل گسترش و توسعه تئوری موسیقی بود. نت های باقی مانده از این دوره، دریچه ای به این دوره قابل توجه می گشاید.

از سوابق موسیقایی به جا مانده از صومعه ها و دیگر مراکز مهم اجرای موسیقی در قرون وسطی، شاید بتوان دیدگاهی کلی از تأثیری که فرهنگ بسیار متفاوت سکولار و مذهبی بر موسیقی این دوره داشت، توصیف کرد. در دوره قرون وسطی، ساختار پیچیده تری در موسیقی پدیدار شد و سازهای بیشتری برای افزودن زیبایی و غنای هنر به وجود آمد.

پروتین و هیلدگارد بینگن در بسیاری از اشکال موسیقی آوازی مانند موتت و ماس پیشگام بودند. Moth و Mes بسیار شبیه هستند، اما Mes اثر طولانی تری دارد. مس و موتت آثاری چند صدایی و کرال بر اساس نوشته های لاتین هستند. در کنار این ابداعات مهم رسمی، مادریگال، آهنگی غیر مذهبی و اغلب کوتاه و عاشقانه نیز در این دوره اختراع شد. شکل مادریگال معمولاً بازتابی از حالات و احساسات مردم آن زمان است. فرم پلی فونیک این سبک هم پرشور و هم فریبنده است.

موسیقی رنسانس

با تکامل نوازندگان و احساس نیاز به خلاقیت، سازهای جدیدی پدید آمدند. سازهای کوبه ای، بادی و برنجی به طور گسترده در موسیقی قرون وسطی استفاده می شد، اما همچنان این صدای انسان بود که مهمترین نقش را در موسیقی داشت. در پایان همین دوران بود که نیاز به خلق و شنیدن آهنگ های بدون کلام در جای خود احساس شد. آنچه در پی می آید نیاز به بازکردن راه برای عصر جدیدی از موسیقی است. رنسانس!

قبل از گذر از این دوره از موسیقی، ابتدا باید در مورد گروه کر صحبت کنیم. این افراد ترانه سرایانی بودند که داستان های خود را در ترانه می نوشتند و با موسیقی می خواندند. معمولا عود ساز اصلی آنهاست. و عمر خود را صرف سفر به نقاط مختلف کردند. اروپا و گاهی در آسیا. آنها داستان می گویند، تصنیف می خوانند، و از همه مهمتر، تجربه موسیقی خود را به سطح بالاتری می برند. اروپا و آسیا نقش بازیکنان را در تغییر موسیقی و فرهنگ غرب در قرون وسطی نمی توان نادیده گرفت.

اما اکنون زمان آن رسیده است که به رنسانس برویم که از سال 1450 تا 1600 ادامه داشت. رنسانس عصر طلایی تاریخ موسیقی بود. در آن زمان بود که نوازندگان از قید قرون وسطی رها شدند و وارد مسیر جدیدی شدند.ژوسکین د پره به عنوان یکی از اولین آهنگسازان شناخته می شود. از دوره رنسانس که استاد خلق موسیقی به سبک پلی فونیک بی نظیر هستند. او صداهای مختلف را با هم ترکیب می کند. با هم یک بافت موسیقایی پیچیده ایجاد می کنند.

پالسترینا، توماس تالیس و ویلیام برد آهنگسازانی هستند که ایده های درخشان د پره را پذیرفتند و آثاری را در موتت، برنج، آواز و ساز خلق کردند که در نوع خود منحصر به فرد و مسحورکننده بود. قالب خود را به عنوان پایه و اساس هماهنگی تثبیت کرده است. علیرغم این واقعیت که مقررات دولتی و مذهبی سختگیرانه ای در مورد ویژگی های موسیقایی وجود داشت، موسیقی رنسانس در بیان بی نظیر بود و گسترده ترین طیف احساسات را از سوی آهنگساز بیان می کرد.

پس از آنکه قطعات بی کلام در بین آهنگسازان و نوازندگان مقبولیت بیشتری پیدا کرد، با پیشرفت سازهایی مانند فاگوت و ترومبون، ترکیب این قطعات نیز تغییر کرد.

این به آهنگسازان آزادی بیشتری نسبت به قبل برای کشف و بیان ایده های خلاقانه خود داد. سازهای خانواده Weil برای دادن صدایی بسیار خاص و گیرا به اکثر قطعات این دوره ساخته شدند. در کنار این خانواده از سازها، سازهای دیگری نیز ساخته شد که به طور فزاینده ای مورد استفاده بشریت قرار گرفت. به عنوان مثال، سازهای کوبه ای، سازهای زهی و سازهای بادی و برنجی توسعه یافتند. برای دانلود بهترین آهنگ ها به سایت موزیک باران مراجعه نمایید.

سازهای کیبورد نیز در این دوره بسیار محبوب شد و استفاده از آنها به امری عادی تبدیل شد و از همین موضوع آهنگسازان شروع به نوشتن سونات کردند. دیگر اشکال محبوب قطعات بی کلام، توکاتا، کانزونا و رچرچه هستند.

در پایان رنسانس، آنچه به عنوان مد کلیسایی شناخته می شد، به چیزی که اکنون به عنوان هماهنگی عملکردی شناخته می شود، تجزیه شد. هماهنگی عملکردی تونالیته بر اساس سیستم کلیدها است تا حالت ها.

موسیقی باروک

دوره باروک که در سال 1600 بعد از میلاد آغاز شد و تا سال 1760 بعد از میلاد ادامه یافت، خانه برخی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ و برخی از مشهورترین قطعات موسیقی کلاسیک غربی است. موسیقی و سازها نیز در این مدت به موفقیت قابل توجهی دست یافتند. ایتالیا، آلمان، انگلستان و فرانسه به پیشرفت خود ادامه دادند و افق های موسیقی خود را از دوره رنسانس گسترش دادند. نوازندگان هر یک از این کشورها با نوآوری های جدید خود در فرم بر نوازندگان کشور دیگر تأثیر گذاشتند و به پیشرفت یکدیگر کمک کردند.

اگر می خواهید با موسیقی این دوره آشنا شوید، بهترین آهنگسازان مشهور آن دوران جورج فردریک هندل، باخ، ویوالدی و پورسل هستند. هندل در این دوره درخشان، اواتوریو «مسیح» خود را آهنگسازی و تنظیم کرد. ویوالدی «چهار فصل» را در دوران باروک نوشت. باخ شش تا از «کنسرتوهای براندنبورگ» و دیگر آثار «کیبورد ملودیک» خود را در این دوره نوشت و سرانجام پورسل اپرای «دیدو و آئنیاس» خود را در این دوره ساخت و ارکستر کرد.

در این دوره موسیقی بی کلام ساخته و اجرا شد و این شامل سرود و موسیقی آوازی بود. هر دو به یک اندازه مهم بودند و مهم بودن یکی به معنای بی تفاوتی نسبت به دیگری نبود. استادی که با آهنگسازان و نوازندگان نخبه رنسانس آغاز شد در دوره باروک به اوج خود رسید. به سونات های کیبورد دومنیکو اسکارلاتی یا کنسرتوهای ویوالدی برای نوازندگان شاگردش فکر کنید. این قطعات بود که در نهایت منجر به آهنگ های عالی شد که موسیقی را به جلو برد. در این دوره، تحت حمایت ملکه فرانسه کاترین دو مدیچی، ویولن به یک ساز محبوب تبدیل شد و نقش بسیار مهمی در موسیقی کلاسیک ایفا کرد.

اشکال جدید موسیقی بر اساس قوانینی که توسط آهنگسازان رنسانس وضع شده بود متولد شدند، اما به گونه‌ای تکامل یافتند که هیچ‌کس تصورش را نمی‌کرد. سوئیت ها محبوب ترین شکل موسیقی در دوره باروک بودند که از بخش های جداگانه ای برای رقص تشکیل شده بودند. عناوین این قسمت ها Prelude، Allemande، Gig، Courant و Saraband است. همچنین کنسرت ها نیز در این دوره رواج بیشتری پیدا کردند. به آهنگسازان و نوازندگان این امکان را می داد تا تکنیک ناب خود را در عین ابراز احساسات خالص در موسیقی نشان دهند.

مس های مقدس به حضور خود در موسیقی آوازی ادامه دادند. در این دوره بود که اوراتوریوها و کانتات ها به همراه موسیقی کرال و سرودها به بخش مهمی از این نوع موسیقی تبدیل شدند. اپرا در دوره باروک به طور جدی دنبال شد و به عنوان یک فرم موسیقی جدید برای بیان احساسات و دادن رنگ و بوی جدیدی به موسیقی پیشنهاد شد.

استفاده از هارمونی تونال به طرز چشمگیری افزایش یافت و این حالت منجر به پذیرش سیستم تونال (کلیدهای ماژور و مینور) شد. این محدودیت‌های مودال را کاهش داد و به آهنگسازان این فرصت را داد تا پویایی‌های پیچیده جدید چندصدایی و آثار بسیار گویا خلق کنند.

نت‌نویسی و نوشتن آهنگ‌های موسیقی باعث پیشرفت و توسعه سریع‌تر و دقیق‌تر موسیقی شد. بدین ترتیب آثار آهنگسازان برای دیگران و علاقه مندان به جزئیات ارزشمندتر و مفیدتر شد. به همین دلیل است که امروزه می‌توانیم به نوآوری و هدف آثار و اجراهای آنها نگاه کنیم و بفهمیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد