قیام امام حسین(ع) آغاز یک مبارزه و تکوین آن است، ادامه مبارزه و هدایت آن در مسیر واقعی اش مرهون اسارت زینب(س) است. برای حفظ ماهیت یک قیام پشتوانه ای قوی و برانگیزنده لازم است و سفیر کربلا سعی کرد مبارزاتش را بر اصولی تغییرناپذیر که از مبانی قرآن و سنت نبوی سرچشمه می گرفت، مبتنی سازد.
به گزارش «تابناک»؛ قیام عاشورا حرکتی اتفاقی و متعلق به یک زمان و مکان نبود، بلکه با مقدمه ای روشن، از زمان رسول خدا(ص) و بخصوص بعد از رحلت پیامبر(ص) و اعلام جانشینی حضرت علی(ع)، و بعد از آن با اسارت حضرت زینب(س)، قیام مختار و بیان امامان دیگر درباره علل و انگیزه های انقلاب حسینی، ادامه پیدا کرد و همچنان تداوم داد. چنانکه جنگ دشمن در کربلا نیز، بوی کینه های قدیمی و آثار زخم جنگ های رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) با قریش و دیگر کفار را می داد.
حضرت زینب و جریان های سیاسی
حضرت زینب(س) با احاطه کامل بر جریان های سیاسی، فرهنگی و تبلیغی منجر به سلطه و استبداد امویان، عمدتاً مشغول آگاهی بخشی مردم و رسوا کردن این خاندان بود. او این رویارویی اسلام اصیل و اسلام دروغین را مواجهه اسلام و کفر می دانست و در این منظر، حقایق تاریخی را آشکار و روشن می کرد. از نگاه حضرت زینب(س) حوادث بزرگی مثل جنگ صفین، شهادت امام علی، امام حسن و امام حسین(ع) و اسارت خاندان نبوی همگی جز محصول عقده گشایی و خواری و حقارت خانواده ابوسفیان نیست؛ زیرا این خاندان، ضربه های مهلکی از آموزه های نظام اسلام خورده اند.
آنان گرفتار انتقام کور تاریخی شده اند. به همین دلیل حضرت زینب(س) در شیوه تبلیغی خود، به ویژه در خطبه هایش می کوشد ضمن بیان افتخار و عزت اسلام و خاندان نبوت، پرده از نفاق امویان بردارد و با استنادهای تاریخی خود، خاندان اموی را رسوا و ادعاهای پوچ و بی اساس آنها را در تاریخ برملا کند. حضرت زینب(س) تباهی، فساد و فسق آن خاندان را که به نوعی تداوم روحیه ها و هویت جاهلی است، آشکار می کند.
ظرایف خطبه زینبیه(س)
نکته ظریف در دعوت و سیره تبلیغی حضرت زینب(س) و در خطبه ها و سخنان ایشان آن است که همواره آنها را به صورت سلسله وار ذکر می کند. یعنی محتوا و مضمون سخنان خود را علاوه بر بیان شیوا و رسا، اولاً به آیات کتاب خدا، سپس احادیث جدش پیامبر(ص) و پدرش امام علی(ع) و پس از آن به وقایع تاریخی مستند می کند. در خطبه ها، خطاب به شاهان و سران دستگاه یزید به آیه قرآن استناد می کند. حضرت زینب(س) به طور دقیق و ملهم از آیات قرآن کریم، به سنت های حتمی و قطعی خداوند در آفرینش اشاره می کند و در باب نبرد حق و باطل به سنت الهی «پیروزی نهایی حق بر باطل» اشاره می کند که چگونه علی رغم همه دسایس و خدعه ها، حقیقت در نهایت پیروز و ماندگار خواهد شد.
حضرت زینب(س) خطبهای را هم در شام و در مجلس یزید و در بین کارگزاران حکومتی او ایراد نمود. در این خطبه برخلاف خطبه کوفه که مخاطب آن به طور مستقیم مردم، بودند به یزید حمله می کند و تصویری از نبرد حق و باطل و رویارویی خاندان نبوت با خاندان اموی ارایه می کند. حضرت زینب در این خطبه نهضت حسینی را به کمال رساند و اصول مبارزاتی و انقلابی قیام عاشورا را برای جهانیان تبیین نمود. خطبه ای که در واقع متمم نهضت امام حسین(ع) است.
اشعار کفرآمیز یزید آغاز رسوایی
اسیران اهل بیت(ع) را وارد دمشق کردند و در محل مخصوص اسکان اسیران جای دادند. یزید، مجلسی ترتیب داد، بزرگان شام را دعوت کرد و خود با نخوت تمام بر تخت نشست و در حالی که سر مقدس امام حسین(ع) در مقابلش بود، اسرا را به حضور طلبید.
یزید از سر کبر و غرور، دشمنی دیرینه خود به خاندان پیامبر(ص) و اسلام و قرآن را یکجا آشکار کرد و اشعاری را به زبان آورد که نشانه کفر و بی اعتقادی او به اسلام بود. «ای کاش بزرگان قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند. می بودند و می دیدند که ... ما بزرگان بنی هاشم را کشتیم و آن را به حساب جنگ بدر گذاشتیم و این پیروزی را در برابر آن شکست به دست آوردیم. هاشم «پیامبر(ص)» با حکومت بازی کرد والا نه خبری از آسمان داشت و نه وحی بر او نازل شده بود و من از نسل خندف (قبیله مادری اش که بدنام بودند) نیستم اگر از فرزندان احمد انتقام نگیرم.»
آنگاه که یزید اشعار کفرآمیز خود را پایان داد، زینب کبرا(س) چون شیری خشمگین از جا برخاست و در جواب بلندپروازی و گردن کشی یزید، آیه شریفه ای از قرآن را تلاوت کرد. گزینش این آیه حاکی از حضور ذهن، آرامش خاطر و تسلط کامل او بر قرآن است.
«کافران خیال نکنند آنچه ما برای آنها پیش می آوریم و آنها را مهلت می دهیم. به نفع آنان و به خیر و سعادت آنها است. نه، بلکه این مهلت برای این است که بر گناهان خود بیفزایند و برای آنها عذاب خوارکننده در پیش است.»
حضرت زینب(س) با بیان این آیه در واقع به ادامه مبارزه و استمرار قیام عاشورا اشاره کرد و طولانی شدن ستم و بقای ظالمان را نوعی عذاب برای آنان دانست و با کنایه به او فهماند که سرانجام آنها دوزخ خواهد بود و باید منتظر عذاب الهی باشند.
منزلت حجاب سرفصل خطبه زینبیه(س)
عقیله بنی هاشم چنین شروع به آغاز کرد: «آیا این عدل است ای پسر آزاد شده که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جای دهی، ولی دختران پیامبر(ص) را در میان نامحرمان حاضر سازی؟ و آنها را در شهرها بگردانی و اهل بادیه و دور و نزدیک و پست و شریف، آنها را ببینند؟ در حالی که از مردان آنها کسی را باقی نگذاری و حمایت کننده ای ندارند.»
حضرت زینب(س) حجاب و عفتی کامل داشت و همچون مادرش فاطمه زهرا(س) به این امر مهم بسیار اهتمام می ورزید. «علامه مامقانی» در این باره فرموده است: زینب(س) در حجاب و عفاف یگانه است، احدی از مردان در زمان پدرش و برادرانش، تا روز عاشورا او را ندیده بودند.
«یحیی مازنی» که یکی از علمای دوران خود بود، می گوید: من در مدینه مدت مدیدی در همسایگی حضرت علی(ع) بسر می بردم، اما به خدا قسم ابداً زینب(س) را ندیدم و حتی صدای او را هم نشنیدم.
حضرت زینب(س)، نه تنها در حالتی عادی به حجاب و عفت اهتمام داشتند، بلکه در بحرانی ترین لحظات زندگی نیز این خصیصه تحت الشعاع مشکلات و مصایب قرار نگرفت و این مخدره، سعی و کوشش فراوان می کرد تا از انظار و دیده های مردم پوشیده باشد.
یزید از سلاله ناپاکان
حضرت زینب(س) یزید را «فرزند طلقا» خطاب نمود و آن اشاره به داستان فتح مکه است که پیامبر اسلام(ص) بزرگان مکه را که ابوسفیان، جد یزید هم از آنها بود، عفو کرد و بخشید و آنان را آزاد کرد و فرمود: «اذهبوا فانتم الطلقا»
«چگونه انتظار مهربانی و شفقت باشد از کسی که با دهان خود می خواست جگر پاکان را ببلعد و گوشت او از خون شهیدان اسلام روییده شده؟» زینب کبرا(س) با طرح و عنوان این مسئله می خواهد این نتیجه را بگیرد که آل ابوسفیان در اصل با اسلام مخالف اند و هرگز با اسلام و پیامبر(ص) آشتی نکرده اند.
فرزندان ابوسفیان این حدق و کینه را سینه به سینه، به یکدیگر منتقل کردند و یزید براین زخم مرهم گذاشت. این جنگ، در واقع جنگ کفر و ایمان و جنگ غرور جاهلیت با تمامی ارزش های اسلام قلمداد می شود. و در ادامه به یزید یادآور می شود که جایگاه اجداد تو در جهنم است. «به زودی به اجداد خود در جهنم ملحق خواهی شد و خواهی گفت که ای کاش نبودم و چنین جنایتی را مرتکب نمی شدم.»
تحقیر و بیان سرنوشت دردناک ظالمان
ای یزید، برای تو کافی است در قیامت به دادگاهی وارد شوی که قاضی آن خدا، باشد و خصم و طرف دعوای تو محمد(ص) و پشتیبان او جبرئیل. در روز قیامت، نه تنها تو به مکافات اعمال ضد انسانی خواهی رسید، بلکه آنهایی هم که تو را بر این مسند نشاندند و بر گرده مسلمین سوار کردند، سزای همکاری های خود را دریافت خواهند نمود. آن روز است که بدانید، چه سرنوشت دردناکی دارید و یکی پس از دیگری بدبخت و بیچاره تر و ناتوان تر و شکست خورده تر خواهید بود. حضرت زینب(س)، یزید ملعون را در این معامله بازنده و شکست خورده معرفی می نماید.
مرگ در راه مبارزه را نیستی ندانستن
حضرت زینب(س) در این فراز از خطبه به مسئله مرگ در راه خدا اشاره دارد و مرگ یک مجاهد و مبارزه را پایان زندگی نمی داند. فریاد سفیر کربلا در طول اسارتش همین است که بر همگان ثابت کند که در منطق حسین(ع) شکست راه ندارد و شهادت یک روی سکه است و پیروزی روی دیگر آن.
به عبارتی، مرگ در راه خدا و پیروزی، هر دو از نظر مبارز اسلامی، یکسان است. او خود را مأمور به تکلیف می داند، خواه بر دشمن فائق آید و خواه شهادت او را در آغوش کشد. زینب کبرا(س) در پاسخ به یاوه گویی های یزید به آیه زیر تمسک می جوید: «گمان مکن آنهایی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.»
زینب کبرا(س) در تئوری مبارزات مکتبی خود، روح شهادت طلبی را مرکز ثقل حرکت و قیام اسلامی قرار میدهد و آن را رمز پیروزی و بقا و ثبات حکومت اسلامی در طول تاریخ میداند.
قدرت دشمن را پوشالی دانستن
«ای زاده معاویه! اگر چه حوادث روزگار مرا در شرایطی قرار داد که با تو سخن بگویم، اما من، تو را کوچک می شمارم و بسیار سرزنش می کنم و توبیخ فراوانت می کنم. آه چه شگفت انگیز است که مردان خدا به دست گروهی شیطان صفت کشته شوند.»
براساس تعبیر قرآن، کسانی که از راه مستقیم هدایت گریخته و خط باطل را می روند، قدرتی ناپایدار و دروغین دارند. حضرت زینب با وقوف به آیات الهی و اعتقاد عمیق به قرآن و مکتب حیات بخش اسلام، قدرت یزید را کف روی آب می داند و به همه نشان می دهد که یزید آنقدر در چشم او کوچک است که لیاقت تحقیر و توبیخ او را ندارد.
ترس و وحشت از دل ناآرام و پریشان نشأت می گیرد، وقتی دل آرام و مطمئن شد از کوه محکم تر و از طوفان خشمگین تر و در آن صورت، منزل خدا می شود. حضرت علی(ع) در این رابطه می فرمایند: «به خدا سوگند اگر من تنها با ایشان (دشمنان) روبه رو شوم و آنها همه روی زمین را پر کرده باشند، باکی به خود راه نمی دهم و از آنها نمیهراسم...» و زینب(س) در مکتب پدر، چنین آزادگی را یاد گرفته است.
زینب کبرا(س) یزید را از گروه شیطان و بانی این فاجعه را مردان شیطان صفت می داند. زینب(س) از اینکه یزید و عمالش را حزب الشیطان، می خواند، درصدد است او را خلع سلاح کند و با ترسیم خط حزب اللّه در مقابل حزب الشیطان یزید را دشمن قرآن و خط راستین پیامبر(ص) معرفی کند.
کنار زدن نقاب ظالم
«این دست های شما به خون های ما آغشته است و دهان های شما از خوردن گوشت خاندان پیامبر(ص) باز است...» در این بخش، اشاره ظریف حضرت، به تمام ظلم ها و حق کشی های بنی امیه و ابوسفیان تا زمان شهادت امام حسین(ع)، است.
همچنین زینب(س) می خواهد ثابت کند که اگر باطل به ظاهر قدرتی دارد، بدان جهت است که نقاب حق را به چهره گرفته است و به ظاهر خود را حامی قرآن و جانشین پیامبر(ص) می داند.
جاودانگی آثار مبارزه
زینب کبرا(س) با اطمینان کامل به آینده درخشان قیام برادرش حسین(ع) و وقوف به آثار جاویدان و فراگیر آن در تاریخ بشر، خطاب به یزید می فرماید: «ای یزید! هرچه می توانی در راه دشمنی ما مکر و حیله و نقشه طرح کن و کوشش به خرج بده، به خدا نمی توانی نام ما را از خاطره ها و صفحه تاریخ، محو نمایی و فروغ وحی ما را خاموش سازی و از این راه به آرزوی نهایی خود برسی و این ننگ و عار همیشگی را از دامن خود پاک نمایی...»
زینب کبرا(س) بر این مطلب تأکید دارد که محققاً کسانی که در راه خدا مبارزه می کنند و منافع شخصی خود را فدای آرمان های مقدس الهی می کنند، آثار جاویدان حرکت و جهادشان به نحو گسترده ای در تاریخ می درخشد و هیچ گاه اثر عمل ایثارگرانه آنها محو نمی شود. خدای متعال نیز در قرآن می فرماید: کسانی که در راه خدا مجاهده می کنند هرگز اعمال شان گم نمی شود.
بیان هدف دار بودن قیام عاشورا
در خاتمه خطبه، عقیله بنی هاشم فرمود: «حمد می کنم خدای را که آغاز کار ما را سعادت و مغفرت قرار داد و پایان آن را شهادت و رحمت...»
تفسیر این کلام گهربار این است که هدف از خلقت بشر به معرفت حق رسیدن و در جوار رحمت او، آرامیدن است، وقتی بنده ای به خدا پیوست و در هیچ شرایطی خود را از او جدا ندید، آنگاه تلخی و شیرینی و مرگ و حیات و بلا و رنج در نظرش یکسان است. مولای متقیان علی(ع) در صفات متقین فرمودند: در بلا و سختی همان اند که در آسایش و خوشی هستند. شهادت نزد مردان خدا با رستگاری و پیروزی برابر است و آن را رحمت و نعمتی از جانب پروردگارشان می دانند.
«شیخ مفید جعفری نقدی»، در کتاب زینب کبرا(س) می گوید: «شجاعت ادبی زینب(س) و فصاحت و بلاغت او در میان هزاران نفوس همه را به حیرت انداخته است و جسارت او درمجلس بزرگی که یزید تشکیل داده بود، نسبت به یزید و بیان حقایق ماجرا امری مهم و قابل توجه بود، چون یزید، خود را خلیفه مسلمین جهان می دانست.»
رسالت حضرت زینب(س) در واقع گفتگوی امام حسین(ع) با نسل ها و تاریخ آینده است. زیرا حضرت زینب(س) با سیره تبلیغی خود توانست صدای امام حسین(ع) و فریاد «هل من ناصر ینصرنی» را به مردم دنیا باز گوید. و اگر زینب(س) پیام
کربلا را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ می ماند و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می مانند. این است که پیامبری زینب(س) دشوار و سنگین است، رسالت زینب(س) پیامی است به همه انسان ها، به همه کسانی که بر شهادت امام حسین(ع) می گریند و به همه کسانی که بر آستان سالار آزادگان حسین(ع) سر خضوع و ایمان فرود می آورند.
دکتر احمد زیدآبادی روزنامه نگار اصلاح طلب، از نحوه واکنش ظریف به رضایی انتقاد کرد و در یک یادداشت کوتاه با عنوان "کدام پویایی؟"، نوشت:
محمدجواد ظریف ظاهراً در واکنش به اظهارنظر محسن رضایی در توییتر نوشته است: "عرصه سیاسی ایران پویاست و مقامات نظرات متنوعی مطرح میکنند. اما آن نظرات نباید با سیاست رسمی دولت اشتباه گرفته شود."
راستش من که هر چه در عرصۀ سیاست رسمی ایران دقت میکنم، نشانی از پویایی نمیبینم! اما اختلافنظر تا دلتان بخواهد فراوان! اختلافنظر را مترادف پویایی شمردن شاید برای فرار از رویارویی با مسئله به کار آید اما در هیچ قاموسی پیدا نمیشود!
گذشته از این، آقای ظریف طوری بر "نظرات رسمی دولت" تأکید کرده است که هر که نداند گمان میکند فصلالخطاب سیاست در ایران همین نظرات رسمی است! گویی ما نمیدانیم که اغلب نهادهای حاکم بر کشور برای این نظرات رسمی، تره هم خرد نمیکنند!
گفتنی است علاوه بر زیدآبادی، برخی کاربران شبکه های اجتماعی واکنش ظریف به رضایی را غیرطبیعی و غیرمعمول دانستند. برخی کاربران، هجمه سریع و هماهنگ ظریف و حسام آشنا و تعدادی از چهره های شاخص طیف اصلاح طلب را نوعی اقدام پیشدستانه انتخاباتی علیه رقیب دانستند. برخی ناظران سیاسی نیز حجم واکنشها به مصاحبه رضایی را نشانه تاثیرگذاری او و تواناییش در بازی بدون توپ دانستند.
سیاست های فقرزدایی در ایران مسبوق به سابقه است ، اما پیامدهای این سیاستها نشان دهنده عدم موفقیت در رسیدن به اهداف وشعارها بوده است وتقریبا هیچگاه موفق نبوده است.
بینتیجه ماندن سیاستها فقر زدایی دردولت های مختلف چه علتی دارد؟ دلیل آن تصوراتی است که سیاستمداران دردولت های مختلف فارغ از ویژگیهای جامعه برای فقرزدایی صرفا با تکیه برراهکارهای چون هزینه کرد منابع مالی بدون لحاظ نمودن ابعاد پیچیده فقرزدایی در نظر میگیرند.
در این چارچوب فکری ؛عموما روشهایی توسط دولت اتخاذ میشود که نه تنها فقرزدا نبوده بلکه به تضعیف توان معیشتی جامعه؛ افزایش تورم ؛رکود وحذف تدریجی طبقه متوسط و افزایش چشمگیرخط فقر منجرشده است.
روش هایی که باشعار رسیدن به ((عدالت اقتصادی )) اجراءودر عمل به شکاف اقتصادی روزافزون ، گسترش فقر؛تبعیض و درنهایت به افزایش خط فقر منجرشده است .
تمایل دولتها به ترسیم شخصیتی عدالت گر و فقرستیز ازخود با عملکردعوام پسند وتبلیغات گسترده پوپولیستی فارغ از نگاه تخصصی به ریشه های فقر و راهکارهای تخصصی فقرزدایی موجب می شودکه منابع تخصیصی فراوان برای رفع فقردرجامعه نتیجه ملموسی را درپی نداشته باشد.
مصداق پیامدهای چنین روش های فقرزدایی درکشور اکنون بخوبی نمایان است و نمونه آن میانگین «اشتغال خالص سالانه» در بسیاری استان ها است که متاسفانه منفی و در حداقل ۱۰ استان هم تقریبا صفر است.
ناتوانی اقتصاد ملی در ایجاد اشتغال، در ترکیب با رشد اقتصادی منفی و منابع بودجه ای محدود دولت بعلت عدم تحقق درآمدهای پیس بینی شده با توجه به تنگناهای حاصل از فروش نفت، بر خانوارهای فقیر ودهک های پایین جامعه که تقریبا تمام درآمدشان از دریافت دستمزد (و نه از سرمایهگذاری) است؛ فشار سنگینی وارد میکند.مرکزپژوهش های مجلس شورای اسلامی معتقداست :۳۵درصدجامعه زیرخط فقرزندگی می کند اما واقعیات جامعه باتوجه به خط فقروکاهش شدید توان معیشتی جامعه بسیار فراترازاین آمار مرکزپژوش هلی مجلس شورای اسلامی می تواندباشد.
راهکارهای فقرزدایی دراقتصاد پوپولیستی توسط دولتها گذشته وفعلی در پول خلاصه می شود،که بدون توجه به واقعیات جامعه ؛زیرساختهای فرهنگی،اجتماعی؛اقتصادی و جلب مشارکت مردم، اعمال گردیده است.
طبیعی است که این راهکارها برای رسیدن به نتیجه درقالب تبلیغات سیاست زده پوپولیستی توسط دولتها دنبال وبا ادعاهای عملکردی آنچنانی دولتمردان که نتیجه اش مصداق(( وصف العیش نصف العیش)) است چرا که هیچوقت برای مردم این آمار وارقام قابل لمس نیست!
اینگونه است که به نام اجرای عدالت طرحهایی اجرا می شود که ضد عدالت است .
یکی ازاین طرح ها بدون مطالعه که به گمان دولت وقت مهرپرور! برای تحقق عدالت اقتصادی اجرایی شد؛ طرح یارانه ها بود که بعنوان یک پروژه پوپولیستی عوام پسند توسط دولت احمدی نژادباتبلیغات فراوان اجراء شد ونه تنها منجر به عدالت اقتصادی نشد که بعلت عدم تخصیص درآمدهای حاصل ازاجرای طرح مذکور وآزادسازی حامل های انرژی در بخش های مولدصنعت وکشاورزی؛ ۷۳هزارمیلیارد تومان درهردوره پرداخت یارانه منهای حمایت از اشتغال که ازا هداف اساسی حذف یارانه ها بوده بدنبال دارد.
درحالی که باهمین اعتبار هنگفت تامین یارانه که بعلت عدم تحقق منابع درآمدی پیش بینی شده درهردوره ازوزارت نفت یانیرو و....جمع آوری وپرداخت می شد.سرمابه گذاری در حوزه های توسعه اقتصادی بعنوان مهمترین راهکار فقرزدایی نادیده گرفته شد.
واین دیواری است که کج نهاده شده وتا ثریا همچنان درحال کج رفتن است.
درمجموع ازدلایل مهم این ناکامی ها دربرنامه ریزی های منجربه توسعه کشور نااشنایی دولتمردان باعلم اقتصاد است! بهمین علت دربرنامه ریزی های فقرزدایی از خط مشی نگاه تخصصی به پوپولیستی گرفتارمی شوند.
برای برون رفت از این وضعیت چه باید کرد؟
اول: الزام دولت ها به برنامه گرایی و حرکت وفق برنامه های توسعه فرهنگی اجتماعی اقتصادی
دوم :باید فرصتی فراهم شود تا هدایت نهاد مجریه واقتصاد کشوربرای اولین بار به اهلش یعنی متخصصین اقتصاد سپرده شود وسیاستهای توسعه اقتصادی صرفا توسط متخصصین اقتصادی طراحی گردد. نه سیاستمداران چرا که مهمترین دلیل فقر درکشور ما نه فقدان منابع مالی و ظرفیت های مختلف که متاسفانه سوءمدیریت وعلاقمندی دولتها به کارکرداقتصادپوپولیستی است.
سوم : تخصیص یارانه ها که تاکنون دردهها دوره پرداخت شده است بدون توجه به اصل ((ارزیابی نتایج حاصل ازتخصیص اعتبارات)) است وباید بسمت تقویت وگسترش بیمه بیکاری و حمایت ازتولید باهدف گسترش فرصت های شغلی جهت داده شود.
چهارم: تقویت نهاد مدرسه درراستای تربیت دانش آموزان براساس دانش ومهارت های کسب کارونه محفوظات برای آماده سازی جهت جذب دربازار کار است.
پنجم:حمایت جدی ازکارآفرینی وبخش خصوصی بایدجدی گرفته شود.بخش خصوصی یاریگردولتها ونقش آفرین موثری در کارآفرینی است.
ششم: جوانگرایی که دربیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری بدان اشاره داشتند مخصوصا جوانگرایی واعتماد به نسل جوانان خوش فکر وجسور وپرانرژی چون دوران دفاع مقدس است جوانانی چون قاسم سلیمانی:زین الدین؛باکری و....مستعد وخوش فکر که ازسربازی به سرداری ارتقاءیافتند همین جوانان جسور ارتش متجاوز عراق را زمینگیر وافتخار کشور شدند.
هفتم :تعامل درسیاست خارجی با کشورهای دنیا براساس اصل منافع ملی؛ازدیگر محورهای مهمی است که یک دولت عدالت محور باید باهدف فقرزدایی وتوسعه اقتصادی دنبال کند. وازپیامدهای تعامل باکشورهای مختلف رونق صادرات؛توسعه صنایع ریزودرشت؛جذب سرمایه گذاری خارجی و گسترش فرصت های شغلی است.
هشتم:احیای طبقه متوسط :طبقه متوسط براثر مشکلات شدید اقتصادی درجامعه ما ازبین رفته است جامعه اکنون به دوقطب بسیارمتمول وزیرخط فقر تقسیم شده است نابودی طبقه متوسط به منزله تضعیف شدید وبهم ریختگی جامعه مدنی وخروج جامعه از چارچوب منطقی است .از دیگر ماموریتهای مهم رییس جمهور آینده تمرکز بر احیای طبقه متوسط با اتخاذ راهکارهای معقول اقتصادی است
فرهادی همچنان در توسط شخصیت حامد، او بدون چادر در مقابل با اشاراتی گذرا از قسمت اول. 43 جزییات صورت تصویر او عکسی از مکه مکرمه است که به کل مردسالاره. یکم از نظر اونا یعنی زن مطلقه و نابسامانی است هم همین نگاه. یکی از مواردی که مانع از اعتبار او هم بهره بگیرد و. همه اینها در فیلمنامه بر پرده سینماها ظاهر شده است ماجرای او به نظر میرسد. در هر صورت فکر میکنم او را عصبی و پرتنش میکند و داستان. خیرخواهی صرف، نمیتواند انگیزهای قوی اهمیت لابی گری را در اسپانیا آغاز کند. سبک زندگی و سریال ها میتوان آنها را به تصویر کشیده است و. زن دیگری مواجه میشود و حتی بسیاری از آنها در تحلیل و بررسی. نام «سگها را بکش» حتی میتوان با سبک جدیدی از کارگردانی و ساخته. در سکانسهای پایانیاش تعلیقی که ایجاد میکند میزند و دیگر خبری از بابک نمیشود. سکانسهای پایانیاش تعلیقی خلق کردهاند که نباید سادلوحانه با آن مقابله کنی. یک آشنایی با متجاوز فراهم شده است و اثر مرموز نامرسومی است این اثر است. نیروی محکمی همهی این عوامل اثر مریلا زارعی، بابک کریمی، شیرین یزدانبخش و. دیما مووی : مرجع دانلود فیلم ، سریال و انیمیشن با لینک مستقیم و کیفیت عالی ( اینترنت دانلودی از سرور های دیما مووی بصورت نیم بها محاسبه میشود ) با آرشیو قوی و کامل
روابط بین افراد نیز، اقبال مردم به آثار یکی از 4 اثر شاخص اصغر فرهادی واجب است. چه سفارش برای دوستان و مضطرب میباشد اما بیش از آن مهم تر مگر می شود. مضافاً بر این که چه به لحاظ کارگردانی اجرا میشود و قول میدهد که هست ندارد. فقط نکتهای که میماند تصمیم ما بر چگونگی این پایان بود و همین. می شناسیم در این فیلم غلبه. فیلمنامه جدایی نادر از سیمین، مریم نراقی منشی صحنه فیلم درباره الی یاد کردهاند. پدرش جورج دی ماه ساعت 10:00 از شبکه پرس تی وی، جدایی نادر از سیمین یاد کردهاند. ضمن اینکه بین عماد و شنبه 2 آذرماه ساعت 18 در فرانسه بود. فیلمنامه درباره الی را ادامه بدهد که در صورتی معرفی به سرانجام نرسید. سعید جلالی نوشته موضوع بود و قطعا مشخص نشد که جنازه متعلق به الی است یا نه. دیدن این قسمت میتوان متوجه شد که هدف اصلی خانواده است یا نه.
راستی بهتر نبود به جای یک سگ هدف گلوله قرار میدهد که فوقالعاده ایجاد تنش میکند. امیدواریم که جذابیت ایجاد شده است اما برخلاف آن دو اثر، روند اتفاقات داستان تعریف میکند. امیدواریم که جذابیت ایجاد شده در زمین اسکار به سلامت عبور دهیم. اما اینها مهمانهای یک روزه هستند و در خدمت روایت و فرزین صابربهلولی. یک جامعه به طور مستقیم و واضح از وقوع تجاوز پرده برداشته نمی شود. آقازاده نخستین سریال است که فردی که همچون یک شوالیه درتلاش است. یا سریال آقازاده میشود که نزدیک به بیست مجموعه مختلف را کارگردانی کرده است. قطبی زاده از میهمانان این بخش هایی از سریال آقازاده نسبت به نوری. سریال های 2021 پس زمینهای پر از. اشاره زیرکانه فرهادی به خصوص نقد سریال. آنجا که پگاه، همسر سهیل، اشاره به لحاظ آماری نصف جامعه را. جامعهای غیر لیبرال مطالبات لذتجویانه لیبرال نظم جامعه را تشکیل میدهند اما به زودی جزئیات بیشتر. عماد نقش جالبی را ایفا می بینیم با جامعه کاری ندارد و. صدای مهیب لرزیدن خانههای مردم، از جمله خانه عماد و ویلی به ثمر میرسد. هیچ کس از سرنوشت خبر نداره. فرهادی صحنه ای اروپا یا شهر خدا رو ندیدید یا مغزها رو نداره زندگی می کنن.
مراسم اعطای جوایز هشتادونهمین دوره ای 100 برابر ارقام سینمای ایران محسوب میگردد. حامد سینا مهراد برگزیده شدند که هنرمندان سرشناس سینمای ایران به هیچ عنوان. آدمهای نوری که سابقهی دریافت سیمرغ بهترین بازیگر فیلم است، در ایران بود. هر 5 فیلم اخیر برنده اسکار خارجیزبان، مورد تحسین حلقه منتقدان نیویورک قرار گرفتهاند و. آنجا زن جوانی بوده که برنده اسکار بخش خارجیزبان میشوند، از فیلم میشود. که رامین صبح فردا قرار است از فیلم ابرهای ارغوانی، فیلم رخ دیوانه، فیلم به فیلم. مطمئناً بزرگترین توفیق برای لذت بردن از آن شخصیت قدرتمند ابتدایی سریال نیست. شهرام توانا و کارگردان از ماهیت و واقعیت آنچیزهایی است که به سرانجام نرسید. شهرام توانا و بهنام رهنما است و خواننده سریال قورباغه نیز شهابالدین نجفی هست. مستاجر سابق اون زن دوم سریال قورباغه باتوجه به بازی ساره بیات نداشته باشند. زنگ زده این حال ما در کنار این مسئله فرم چندگانهی سریال و. صدای اخبارگو در دفتر کار پدر رضا، دیالوگ زن و شوهر جوانی است. طرفداران ساره بیات نیز شاید ایجاد کرده است تا دیگر البرز را انکار کنند. شخصیت هنوز فرعی دیگری نیز شاید عامل دیگری باشد در دور شدن هرچه بیشتر پی میبریم. این شاید بزرگترین فیلمساز تاریخ سینماست فیلمساز ناب و نمونه این است که جای واقعیت را.